اطلاع از بروز شدن
پنج شنبه 88 اسفند 20
دوشنبه رویا شاهحسینزاده از ارومیه آمده بود برای کاری که قرار است مشترک انجام دهیم.. شاعر خوش ذوقی است و یک مجموعه شعر هم با عنوان "قرمز همیشه انار نیست" از او چاپ و منتشر شده است.. منتخبی از شعرهای برگزیدهی نوجوانان را در زمینهی انتظار که کانون پرورش فکری چاپ کرده بود نشانم داد.. داشتم ورق میزدم که این غزل میخکوبم کرد و تا نخواندم آرام نگرفتم.. غزلی از محدثه خسروی (شیما) پانزده ساله.. نمیشناسمش.. اما در پانزده ساگلی وقتی اینطور شعر بگوید در آینده از اعجوبه های غزل خواهد بود.. البته بشرطها و شروطها..
دلم گرفته از این انتظار یلدایی
دقایقم همه غرق "چه وقت میآیی؟"
نوشتهاند "صدایش کنید میشنود"
صدات میزنم آخر کجای دنیایی؟
بگو چه وقت میآیی؟ ببین که دلهامان
دگر قبول ندارد هنوز و امایی
شنیدهام نمیآید بهار با یک گل
بهار من، گل نرگس! تویی که میآیی
و باز نقطه سر خط، نریز اشک ای چشم!
تمام میشود این انتظار یلدایی